آموزش

معنی و هم خانواده درس نهم رنج هایی کشیده ام فارسی ششم دبستان 🔵 کلمات سخت املایی، مخالف ها

درس نهم رنج هایی کشیده ام

معنی و هم خانواده درس نهم رنج هایی کشیده ام فارسی ششم دبستان 🔵 کلمات سخت املایی، مخالف ها

معنی و هم خانواده درس روزی که باران میبارید [کلیک کنید

معنی هم خانواده و متضاد درس 12 فارسی چهارم و کلمات سخت املایی اتفاق ساده [کلیک کنید ]

کلمات هم خانواده و مترداف و متضاد [کلیک کنید]

معنی درس رنج هایی کشیده ام فارسی ششم, 

معنی شعر صفحه ۷۰ فارسی ششم ,

معنی کلمه های درس نهم فارسی ششم ,

کلمات هم خانواده درس نهم فارسی ششم ,

مخالف و متضاد درس ٩ فارسی ششم ,

کلمات سخت املایی درس ٩ فارسی ششم, 

در این مقاله  جدید از سایت گویامگ برای شما دانش آموزان عزیز معنی و هم خانواده درس نهم رنج هایی کشیده ام فارسی ششم دبستان و کلمات سخت املایی و مخالف ها را آورده ایم، لطفا با گویا مگ تا پايان مقاله همراه باشید 

معنی فارسی ششم دبستان ؛ درس نهم: رنج هایی کشیده ام که مپرس

معنی شعر صفحه ۷۰ فارسی ششم ابتدایی 

۱- درد عشقی کشیده‌ام که مپرس 

 زَهرِ هجری چشیده‌‌ام که مپرس

معنی بیت : درد و سختی که از عشق و تلخی که از دوری کشیده‌ام قابل بیان نیست.

معنی کلمات:

زهر: سم

هجر: دوری، جدایی

آرایه ادبی:

تشبیه: زهر هجر(هجر مانند زهر است)

۲- گشته‌ام در جهان و آخرِ کار 

 دلبری برگزیده‌ام که مپرس

معنی بیت : تمام دنیا را جست و جو کرده‌ام و سرانجام دلبری انتخاب کرده ام که قابل توصیف نیست.

۳- بی تو در کلبه‌ی گدایی خویش 

 رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس

معنی بیت : بدون تو و در غم دوری تو در تنهایی و خلوت فقیرانه خودم رنج‌هایی را تحمل کرده ام که قابل توصیف نیست.

آرایه ادبی:

تشبیه: کلبه‌ی گدایی (گدایی به کلبه حقیر و پست تشبیه شده است)

۴- همچو حافظ، غریب در ره عشق 

 به مقامی رسیده‌ام که مپرس

معنی بیت : مانند حافظ غریبانه در راه عشق به مقام و جایگاهی رسیده ام که قابل توصیف نیست.

معنی کلمات:

غریب: نا آشنا ،بیگانه

آرایه ادبی:

تشبیه ( رسیدن به مقام عرفانی مثل حافظ)

معنی کلمات درس ٩ فارسی ششم 

هجری: مربوط به هجرت پیغمبر(ص) از مکّه به مدینه

اساسی: مهم

مراجعه کنندگان: برگشت کنندگان، کسانی که به جایی یا چیزی، بر می‌گردد

تحقق: بررسی کردن، پرسیدن در مورد چیزی

شمسی: سالی که بر مبنای گردش زمین به دور خورشید محاسبه شده باشد

عظیمی: بزرگی

طرز: شیوه، روش

طب: پزشکی

داروندار: همه‌ی دارایی، مال ثروت

نقل: بازگو کردن، بیان سخن

صحیح: درست

از پای در آورده بود: به کنایه او را نابود کرد

درگذشت: فوت کرد، مرد

تأخیر: عقب انداختن، درنگ کردن

دایره المعارف: دانش نامه ، کتابی شامل اطلاعاتی درباره‌ی علم، ادب، هنر و مانند آن ها

صمیمی: هم دل بودن، مهربان بودن

حجره: اتاق، خانه، غرفه

رحلت: از این دنیا رفتن، مٌردن

فراگرفتم: یادگرفتم

دیوان: مجموعه‌ی شعرها ی یک شاعر که در یک کتاب چاپ شده است

تعلیم: یاد دادن

رحمت الله علیها: رحمت خداوند بر آن ها باد

اطلاعات: خبرها، آگاهی ها، دانستنی ها

به هر نحو: به هر شکل

معلومات: مجموعه دانش ها و آگاهی ها

زهر: سم، تلخی آزار

متون: جمع متن، نوشته ها

معاصر: هم دوره‌ی ما

تکمیل: کامل کردن

هجر: دوری، جدایی

معتبر: با اهمیت، قابل توجّه

سرشار: پٌر

مفصّل ترین: گسترده ترین، مشروح ترین

غریب: نا آشنا، بیگانه

هم خانواده درس ٩ فارسی ششم

تکمیل = کامل، کمال، مکمل

فصل = مفصّل، فصول، فاصله

شهرت = مشهور، مشاهیر، شهره

تعداد = عدد، تعدد، متعدد، اعداد

مراجعه = راجع، رجوع، مرتجع

اشخاص = شخص، شاخص، متشخّص

اطلاعات = مطّلع، اطلاع، اطلاعیه، مطالعه

علّامه = علوم، معلّم، علم

شعر = شاعر، شعور، مشاعره، اشعار

معتبر = اعتبار، اعتبارات

حافظه = حفظ، محفوظ، حفاظ، محافظت

رحلت = ارتحال، راحله، راحیل

تعطیل = معطّل، تعطیلات

مشرق = شرق، اشراق

لحظه = لحظات، لحاظ

نذر = نذری، نذورات

هجر = هجران، مهاجر، هجرت

غریب = غرب، غریبانه، غروب، مغرب

جاودان = جاوید، جاودانه

طاهر = مطهر، تطهیر، طاهره

تألیف = مؤلف، تألیفات

طلب = طالب، طالب، مطلوب، مطالب

کلمات متضاد و مخالف درس ٩ فارسی ششم

دارا ≠ ندار

غافل ≠ آگاه

سبک ≠ سنگین

کلمات سخت املایی درس ٩ فارسی ششم

علی اکبر – دهخدا – معرّفی – خان بابا خان – نیزه – خنجر – آیات – عهده – علوم قدیم – معلّمین – شیخ غلامحسین بروجردی – شیخ هادی نجم آبادی – تعلیم –معلومات – تکمیل – لغتنامه – مفصّل ترین – لغت – تألیف – لغتنامه- اساسی ترین – شهرت – به خاطر – عظیمی – غیر – مراجعه – اهمیّت – تقریباً – علمی – اشخاص – حتّی – طرز – تلفّظ – صحیح – اشعار – اطّلاعات- در واقع – دایره المعارف – مطالعه- جمع آوری – مشغول – آن طور – متون – معتبر – نثر – خطّی – جغرافیا – طب – تحقیق – یادداشت برداری – غفلت – علّامه – پراکنده اش – غیر – حافظه – نقل – تأخیر – رحلت – رحمه الله علیها – شغل – تعطیل – بر می خاستم – چراغ – مظلومیت – مقابل ظالمین – مغرب – معاصر – غروب – زحمت – مطالعه –صمیمی – محمّد معین – سیّد جعفر شهیدی – لحظاتی – لحظه – سستی – ضعف – حال عادی – هنگام- دیوان حافظ – زهر ِهجری – برگزیده ام – غریب – مقامی – بیهوش – آرامگاه – ابن بابویه –

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا